تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

جایگاه حضرت فاطمه در کتب عالمان اهل سنت (۲)

جایگاه حضرت زهرا (س) در قرآن از منظر تفاسیر عالمان اهل سنت 


بر اساس منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت، تقریباً صد و سی و پنج آیه در چهل و نه سوره به نوعی درباره حضرت فاطمه(س) است. البته این تعداد غیر از آیاتی است که در منابع شیعه ذکر شده است. دو سوره، یعنی دهر و کوثر هم به طور کامل در شأن فاطمه(س) نازل شده است.
 همه آیات و سوره های نازل شده در این باره در چهار دسته جای می گیرد:
 1. اسباب نزول: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) سبب نزول آن بوده است.
 2. شأن نزول: یعنی آیاتی که در شأن آن حضرت نازل شده است.
 3. جری و تطبیق: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) به عنوان مصداقی از آن اراده شده است.
 4. بطن: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) به عنوان باطن آن مورد نظر است.

سوره ها و آیاتی که حضرت فاطمه(س) سبب نزول آنهاست
از مجموع چهار آیه ای که در این باره در روایات اهل سنت آمده است، یعنی آیات تطهیر، اعطا، ایثار و تجاره، بحث را پیرامون سه آیه اول متمرکز می کنیم. البته باید یادآوری کنم که سوره دهر هم سبب نزولش فاطمه(س) است، 

 1. آیه تطهیر 
 إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛(جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی را از شما اهلبیت(ع) دور کند و شما را به راستی پاک سازد.)
 بر اساس روایات بسیار از فریقین، که از صحابه و تابعین به حد تواتر رسیده است، آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء نازل شده است. بررسی روایات فریقین نشان می دهد که فاطمه(س) سبب نزول این آیه است. این آیه بر طهارت و عصمت اصحاب کساء دلالت تام دارد.
 ابوسعید خدری از ام سلمه چنین روایت کرده است: 
 آیه تطهیر در خانه من نازل شد. من بر در خانه نشسته بودم. گفتم: ای رسول خدا، من از اهلبیت(ع) نیستم؟ فرمود: تو بر خیر و نیکی هستی ، تو از همسران پیامبر هستی. گفت: و در منزل، رسول خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین بودند.

دیدگاه برخی از دانشمندان اهل سنت
 این افراد، فقط اهلبیت(ع) را اصحاب کساء می دانند:
 جمهور اهل سنت، امام شافعی، احمدبن حنبل، محمدبن سوره، امام طحاوی، شوکانی، شبلنجی، حاکم نیشابوری،سخاوی، محب الدین طبری، حافظ گنجی، قسطلانی، حاکم حسکانی، توفیق ابوعلم، امام ثعلبی، احمدبن محمد الشامی،ابن صباغ، ابومنصور ابن عساکر شافعی، حمزاوی،سمهودی،ملاعلی قاری،امام مجدالدین فیروزآبادی، ابن حجر هیثمی، ابوبکر الحضرمی،محمد جسوس،ابوبکر النقاش، ابن مردویه، ابن بلبلان، حکمت یاسین، دکتر بیومی مهران، شیخ سندی و رفاعی. 
 همچنین بسیاری از مفسران، محدثان، رجالیان و بزرگان اهل سنت به صحت حدیث کساء اعتراف نموده اند. ابن جریر طبری شانزده روایت، طحاوی شانزده روایت، احمد طبری شانزده روایت، سیوطی پانزده روایت، ابن مردویه نوزده روایت و ابی حاتم هشت روایت آورده اند که همه دلالت بر شأن نزول آیه تطهیر درباره اهل کساء دارند.
 حدیث کساء از بیش از چهل نفر از اهلبیت(ع) و صحابه کرام با مضامین مختلفی نقل شده است. حاکم حسکانی در شواهد التنزیل تقریباً 138 حدیث به طرق مختلف از چهارده نفر از صحابه، نقل کرده و تنها از ام سلمه همسر پیامبر، به 69 طریق مختلف این حدیث نقل نموده است. همین طور ابن مردویه می گوید: در بیش از صد طریق آمده است که آیه تطهیر درباره علی ، فاطمه(س)، حسنائمه(ع) و حسین نازل شده است. 
 امام فخر رازی (م604 ق) و نیشابوری (م728 ق)و ابوبکر حضرمی ادعای اجماع اهل تفسیر و حدیث بر صحت حدیث کساء نموده اند . دیدگاههای دیگری نیز از بزرگان اهل سنت در این باره وجود دارد که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می کنیم.

2. آیه اعطا
 «وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَىٰ؛ و پروردگارت به زودی عطایی می کند که راضی شوی.» 

در روایات زیادی آمده است که خداوند به فاطمه(س) این اختیار را داد که در فردای قیامت از گنهکاران امت پدرش شفاعت کند و این روایات از طریق فریقین نقل شده است.

 مفسران اهل سنت در ذیل این آیه روایاتی آورده اند. از جمله این که جابر بن عبدالله روایت کرده است که رسول خدا روزی فاطمه(س) را در منزل مشغول آرد کردن گندم دید که حله شتر بر خود افکنده بود. فرمود: یا فاطمه! بشتاب و تلخی دنیا را به خاطر نعمتهای بهشتی بچش. به دنبال این جریان بود که آیه «و لسوف یعطیک ربک فترضی» نازل شد.

 3. آیه ایثار
 «وَیُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ؛دیگران را بر خود مقدم می دارند، هر چند خود سخت به آن نیازمندند.»

 حسکانی ذیل آیه شریفه از ابو هریره روایت آورده که گفت: 
 مردی خدمت پیامبر آمد و از گرسنگی خود شکایت کرد. وقتی پیامبر دید چیزی برای او در خانه همسرانش نیست، فرمود: کیست امشب او را میهمان کند؟ علی گفت: من ای رسول خدا! سپس به سوی فاطمه(س) رفت و جریان را با او در میان گذاشت و فاطمه(س) فرمود: چیزی جز خوراک بچه ها نزد ما نیست، ولی ما میهمان را بر خود مقدم می داریم.
 پس علی گفت: بچه ها را بخوابان و من چراغ را برای میهمان روشن می نمایم. پس چنین کرد و میهمان خوراک خورد . پس از آنکه از میهمان پذیرایی فرمودند، در بامداد، خداوند این آیه را درباره آنان نازل فرمود:«و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة»
 وی روایت دیگری را از ابن عباس نقل می کند که می گفت:«این آیه درباره علی ، فاطمه(س)، حسنائمه(ع) و حسین(ع) نازل شده است.» 

4. آیه خمس
 وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّـهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِن کُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّـهِ ؛(و بدانید آنچه را که سود می برید، برای خداست. پنج یک آن برای رسول و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به خدا ایمان آورده اید.)

 راغب می گوید: «غنمتم» رسیدن به گوسفند و دسترس یافتن به آن است. سپس درباره هر غنیمتی که از دشمنان و غیر ایشان به دست می آید، به کار رفته است. «واعلمو انما غنمتم من شیء» به این معناست.»به دست آوردن چیزی بدون زحمت غنیمت است. در تاج العروسو لسان العربهم همین معنا آمده است.
 در روایات اهل سنت و در برخی فتاوای فقهای اهل سنت هم، غنیمت اعم از غنائم جنگی آمده است. همین طور در نامه های پیامبراکرم(ص) به قبایل و شخصیت ها تأکید فراوان بر پرداخت خمس شده است.
 مجاهد گوید: «مراد از ذالقربی همان نزدیکان رسول خدا هستند که صدقه برای ایشان حرام است.»طبری هم می نویسد: «برخی می گویند: ذی القربی همان نزدیکان رسول خدا از بنی هاشم هستند.»همین نظریه را امام مالک، ثوری ، اوزاعی و غیره قبول کرده اند.
در بخاری آمده است: «حضرت فاطمه(س) از ابوبکر مطالبه خمس خیبر کرد و ابوبکر انکار نمود و فاطمه(س) ناراحت شد و تا هنگام مرگ با ابوبکر صحبت نکرد.»


5. آیه مودت
قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَىٰ ۗ وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّـهَ غَفُورٌ شَکُورٌ؛(بگو من از شما در برابر رسالتم مزدی طلب نمی کنم، به جز دوستی نزدیکان و کسی که حسنه ای به جای آورد، ما حسنه ای بر آن اضافه می کنیم. خداوند آمرزگار و قدردان است.)

 طبق روایات صحیح و متعدد فریقین، خداوند محبت امیرالمؤمنین علیA ، حضرت فاطمه(س)، امام حسنائمه(ع) و امام حسین(ع) را بر امت واجب نموده و آن را پاداش رسالت خویش قرار داده است و این چیزی است که از طرف خداوند به پیامبرش امر شده است، نه اینکه پیامبر آن را از خدا خواسته باشد . بنابر این باید مودت اهلبیت(ع) هم وزن رسالت پیامبر باشد و گرنه چیز کم ارزش و سبکی نمی تواند اجر رسالت باشد. از طرف دیگر باید این اقربای پیامبر به دور از گناه و معصوم باشند و گر نه لغویت کلام خداوند لازم می آید . زیرا بعید است خداوند محبت گنهکاران را واجب کند. از طرف دیگر، اینها اگر گناه انجام دهند و باز هم محبت و مودتشان بر امت واجب باشد، با آیات و روایات متعددی منافات دارد که خداوند در آنها مودت هیچ گناهکاری را واجب قرار نداده است. پس اهلبیت(ع) نباید گناه کنند و باید عصمت داشته باشد تا مودتشان اجر رسالت قرار گیرد.
 طبق نقل بسیاری از دانشمندان اهل سنت، این سوره ( شوری) مکی است، مگر چهار آیه آن که در مدینه نازل شده است. نخستین آیه از این آیات چهارگانه نیز، آیه «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» است. ابن عباس از صحابه و قتاده از تابعین قائل به این قول بودند.
 زمخشری(م 528 ق) در ذیل آیه مودت می گوید: 
 این آیه نازل شد و پیامبر فرمود:  من مات علی حب آل محمد مات شهید، الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفوراً له، الا و من مات علی حب آل محمد مات تائباً...؛ (هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود بخشوده است. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود، با توبه از دنیا رفته است... .)

روایاتی از بزرگان دین، همچون امام حسن مجتبیائمه(ع) ، مفسر قرآن ابن عباسو سدینقل شده است که مراد از «کسب حسنه» مودت آل محمد است و خداوند به خاطر همین دوستی اهلبیت(ع) «غفور للذنوب» است و گناهان آنان را می بخشد و «شکور للحسنات» است و تشکر هم می کند.


برخی از اهل سنت، شبهاتی پیرامون شأن نزول و دلالت این آیه شریفه مطرح نموده اند. ابن تیمیه (م 728 ق) از آن جمله است.
 اشکال اول: ابن تیمیه حدیث معروف ابن عباس را که گذشت به شدت رد می کند و می گوید: یقیناً این حدیث به اتفاق همه حدیث شناسان دروغ است و در کتابهای حدیثی ما خبری از این حدیث نیست.
 برخلاف ادعای ابن تیمیه، این حدیث، صحیح السند و معتبر است. دانشمندان شیعه و بسیاری از مفسران و محدثان اهل سنت، صدها سال قبل از تولد ابن تیمیه، این حدیث را در کتب تفسیری و حدیثی خودشان آورده و آن را به عنوان یک حدیث معتبر پذیرفته و برخی به آن در حق اصحاب کساء استدلال نموده اند. از آن جمله اند امام حمدبن حنبل (م241ق)،  ابن ابی حاتم (م360ق)،محدث بزرگ اهل سنت امام طبرانی (م360ق)،امام واحدی (م468ق)،ثعلبی (م427ق)،حسکانی (م471ق)با هشت طریق مختلف، ابن مغازلی (م483ق)، زمخشری (م538ق)، ابن عطیه اندلسی (م546ق)،ابن جوزی (م597ق)، امام فخر رازی (م604ق)، امام قرطبی (م671ق)،امام نسفی (م710ق)،نظام الدین نیشابوری (م728ق)و برخی دیگر که به صحت سند حدیث تصریح نموده اند.
 به علاوه، برخی روایات دیگر که «قربی» را اهلبیت(ع) معرفی کرده اند، از بزرگانی همچون امام علی(ع)، امام حسنائمه(ع)، امام زین العابدین(ع)، ابن عباس، جابر بن عبدالله انصاری، عبدالله بن مسعود، سعیدبن جبی، عمروبن شعیب و سدی نقل شده است.
اشکال دوم: آیه مودت در سوره شوری است و سوره شوری مکی است. از سوی دیگر، به اتفاق اهل سنت و شیعه، علی در مدینه ازدواج کرد و حسنین در مدینه به دنیا آمدند.
 پاسخ: شکی نیست که این سوره مکی است، اما آیه مودت مدنی است و در مدینه نازل شده است 
 اشکال سوم: روایت ابن عباس در صحیحین آمده است که مراد از «قربی» قریش است.
 پاسخ: همان طور که اشاره رفت، قول صحیح و قابل اسناد به ابن عباس همان است که گذشت و این قول و سایر اقوال مستند به وی قابل اثبات نیست. همچنین در همان روایت ابن عباس که در صحیحین آمده است، سعید بن جبیر، مودت قربی را «دوست داشتن خویشاوندان آل محمد» معرفی کرده است. چگونه ممکن است محبت قریش که در بین آنها دشمنان سرسخت رسالت هم قرار دارند، اجر رسالت قرار گیرد؟همچنین در سند این حدیث محمد بن بشار و محمد بن جعفر قرار دارند که حال آن دو گفته شد.
 اشکال چهارم: خداوند در آیه فرمود: «الا المودة فی القربی» و نفرمود: «الا المودة للقربی» و یا «الا المودة لذوی القربی»، همان طور که در جاهای دیگر فرمود. یعنی خداوند دراینجا از مصدر استفاده کرده، نه اسم غیر مصدر. بنابر این، مراد ذوی القربی نیست.
 پاسخ: کلمه «قربی» در لغت، به ذوی القربی نیز اطلاق می شود. چنان که ابن فارس (م395ق) می نویسد: «القرابة و القربی: القرابة.»زمخشری هم گفته است: «القربی مصدرٌ کالزلفی و البشری بمعنی القرابة و المراد اهل القربی؛ قربی مصدر و بر وزن «زلفی» و به معنای قرابت و خویشاوندی است و مقصود از آن در آیه خویشاوندان است.»


6. آیه مباهله
 فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ؛(پس هرکس درباره عیسی، از آن پس که به آگاهی رسیده ای ، با تو مجادله کند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم ما فرزندان خود را و شما نفسهای خود را، آن گاه مباهله کنیم و لعن خدا را بر دروغگویان بفرسیتم.) 

 مباهله، نفرین کردن یکدیگر در یک امر مذهبی است که با تضرع از خدا می خواهند تا دروغگو را رسوا سازد . گروهی از نصارای نجران نزد پیامبر گرامی آمدند و درباره عیسی گفت وگو درگرفت و قرار شد فردای آن روز مباهله صورت گیرد. به اتفاق همه اهل سنت، روز بعد پیامبر از بین همه امت به جای «انفسنا» علی(ع) و به جای «نسائنا» حضرت فاطمه زهرا(س) و به جای «ابنائنا» حسنینرا برای مباهله و به عنوان گواه نبوت خویش بردند. آن حضرت آن روز زنان متعدد داشت، ولی برای مباهله هیچ کدام را نبرد، بلکه به جای آنان فاطمه(س) را برد و این عمل پیامبر گواه بزرگی بر صداقت و عصمت فاطمه(س) است.
 علباء بن احمر الیشکری روایت کرده است: هنگامی که آیه مباهله نازل شد، رسول خدا(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسنائمه(ع) و حسین(ع) را به حضور طلبید و از سوی دیگر، یهودیان را به مباهله دعوت کرد. جوانی از یهود که از پیشنهاد رسول خدا اطلاع یافت، خطاب به یهودیان گفت: وای بر شما، مگر گذشته را فراموش کرده اید که برادران شما به صورت میمونها و خوکها مسخ شدند؟ اینک از مباهله خودداری کنید که سرانجام شما منتهی به سرانجام آنان خواهد شد.

 روایات دیگری نزدیک به این مضمون نیز از جابر بن عبدالله و سعد بن ابی وقاص نقل شده است. امام فخر رازی داستان را درباره مسیحیان نجران ذکر کرده است.
 اصل این قضیه که پیامبراکرم(ص) از بین همه امت، تنها حضرت علی(ع) را به جای «انفسنا» و حضرت فاطمه(س) را به جای «نسائنا» و حضرات حسنین  را به جای «ابنائنا» برای مباهله انتخاب کرد و برد، مورد اتفاق اهل تفسیر و حدیث است. چنان که برخی از مفسران اهل سنت، همچون امام فخر رازی(م 604 ق)  و نظام الدین نیشابوری(م 728 ق) به این امر تصریح نموده اند.

هر کس با محبت آل محمد بمیرد شهید از دنیا رفته. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود بخشوده است. آگاه باشید هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود، با توبه از دنیا رفته است

 نیشابوری سپس اضافه می کند: «مراد از «انفسنا» علی است و اهل تفسیر و حدیث بر این دیدگاه اجماع نموده اند.» حاکم نیشابوری (م405ق) در این زمینه ادعای تواتر کرده است. زمخشری می گوید: هیچ دلیل و مدرکی قوی تر و مهم تر از آیه مباهله بر فضل و برتری اصحاب کساء موجود نیست و اصحاب کساء علی، فاطمه، حسن و حسین می باشند.

 پیامبراکرم(ص) به جای «نسائنا» (که کلمه جمع است و حداقل برسه نفر دلالت می کند) تنها حضرت فاطمه(س) را به مباهله برد. در حالی که در آن زمان چند نفر از همسران پیامبر حضور داشتند، ولی آن حضرت هیچ کدام از زنان خود را به مباهله نبردند، زیرا در مباهله، نبوت آن جناب زیر سؤال بود و باید کسانی را می برد که اگر نبی نباشد، شریک کار رسالت و نبوت و حائز مقام معنوی مناسب با آن باشند و آن کسان فاطمه(س) و اهلبیت(ع) بود ند. در مباهله قرار بود دروغگویان رسوا شوند. بنابراین اگر پیامبر کسی را می برد که در طول حیات خود دروغ گفته بود، دیگر نمی توانست بر دیگران لعنت بفرستد، زیرا خودش از دروغگویان بود. از اینجا عصمت فاطمه(س) اثبات می شود که هیچ دروغی در زندگی نگفته و مصداق کامل یک انسان صادق است.
 این روایت با بیش از پنجاه و یک طریق مختلف از سی و هفت نفر از اهلبیت(ع)، صحابه و تابعین نقل شده است؛ کسانی از اهلبیت(ع)، همچون امام علی(ع)، امام حسنائمه(ع)، امام سجادائمه(ع)، امام باقر(ع)، امام صادق(ع) و امام کاظم(ع)، و از صحابه، تابعین و دیگر بزرگان، همچون کسانی ابن عباس، جابر بن عبدالله انصاری، سعد بن ابی وقاص، حذیفه بن یمان، ابی رافع (غلام پیامبر)، عثمان بن عفان، طلحه بن عبدالله، زبیربن عوام، عبدالرحمن بن عوف و دیگر بزرگان اسلام.

سوره کوثر
 طبق نقل بسیاری از دانشمندان اسلامی ، این سوره در جواب شماتت دشمنان اسلام، همچون عاص بن وائل و همراهانش نازل شده است. چون پسران رسول خدا، قاسم و عبدالله از دنیا رفتند، عاص بن وائل سهمی گفت: نسل او قطع شد و او ابتر و بی عقب است. خداوند متعال در پاسخش این آیه را (ان شانئک هو الابتر) نازل کرد که خود عاص بن وائل ابتر و بدون عقب است. 
 عاص بن وائل این شماتت را چندین بار تکرار نمود. افراد دیگری چون ولیدبن مغیره، ابوجهل، عقبه بن ابی محیط، کعب بن اشرف و ابو لهبنیز این شماتت را تکرار می کردند .
 از شأن نزول این سوره که در جواب شماتت کنندگان کفار به رسول خدا به خاطر نداشتن فرزند ذکور نازل شده نیز اینکه به خاطر دادن کوثر، شکر مخصوص، به صورت نماز ویژه و قربانی مخصوص را خواستار شده و با توجه به تقابل «الکوثر» با «الابتر» که اصلش دم بریدگی و قطع نسل و ریشه را افاده می کند، معلوم می شود که ادامه آثار نبوت از طریق نسل پیامبر محقق می شود که دشمن را در مقابلش «ابتر» معرفی کرده است.
 ابن ابی الحدید معتزلی در بخش مستدرکات کلمات قصار، حدیثی را آورده است که در ضمن آن عمرو بن عاص به امام علی(ع) اشکال گرفت که چرا حسنائمه(ع) و حسین(ع) را فرزندان رسول خدا می داند. امام جواب داد: اگر آن دو فرزند رسول خدا نباشند، رسول خدا ابتر می ماند و خداوند آن را از ایشان نفی کرده است. پس کوثر همان وجود حضرت فاطمه(س) و فرزندان معصوم آن حضرت است.
 کوثر از ماده کثرت و مبالغه در کثرت است و معنای آن خیر کثیر می باشد ؛ همان خیر کثیری که ادامه دهنده نبوت است. پیامبراکرم(ص) در زمان ازدواج حضرت علی(ع) با حضرت فاطمه(س) به همین خیر کثیر اشاره فرمود . آن حضرت خطاب به امام علی(ع) دعا فرمود: «و اخرج منکما الکثیر الطیب. خداوند از شما دو تن، نسل کثیر پاکیزه بیرون آورد.» انس گفت: «والله اخرج منهما الکثیر الطیب خداوند از آن دو، نسل زیاد و پاکیزه ای بیرون آورد .»
 فخر رازی در این باره می گوید: معنای سوره این است که خداوند به پیامبر نسلی می دهد که در طول زمان باقی می ماند . بنگر چه تعداد از خانواده وی کشته شدند، در حالی که عالم از فرزندان رسول خدا مملو و آکنده است و هیچ کس از خاندان بنی امیه نمی تواند با وی در این زمینه برابری نماید، و نیز دقت کن که چگونه از نسل پیامبر، علمای بزرگواری مانند باقر، صادق، کاظم، رضا، و نفس زکیه پدیدار شدند.
 علمای اهل سنت معنای دیگری را هم برای کوثر نقل کرده اند، همچون قرآن، کثرت اصحاب و پیروان، نور قلب پیامبر، شفاعت ، توحید، معجزات پروردگار، تفسیر قرآن و تخفیف شرایع، لا اله الا الله محمد رسول الله، فقه در دین ، نمازهای پنجگانه، نبوت، اسلام، علمای امت، علم و حکمت، فضائل بسیار ، مقام محمود، اجابت دعوت ، کارهای بزرگ، نهری در بهشت، خیر، کثیر، ایثار رفعت ذکرو غیره.
قابل توجه است که این اقوال به رسول خدا انتساب ندارد و همچنین آنان دلیل و مدرکی بر گفته خودشان ارائه نکرده اند. علاوه بر آن، این معانی تناسبی با سیاق آیات ندارد .


آیاتی که تأویل آن در شأن حضرت فاطمه(س) است
این تأویل درباره بسیاری از آیات وارد شده است، از جمله: 
1. حضرت فاطمه(س) راستگوترین فرد
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ؛(ای کسانی که ایمان آورده اید، از (مخالفت) خداوند بپرهیزید و با راستگویان باشید. )
 ثعلبی از امام باقر روایتی آورده که درباره این آیه فرمود:«ای مع آل محمد». حسکانی نیز در ذیل آیه نظیر آن را از امام باقر آورده است. ابن جوزی آورده است که «با علی و اهل بیتش باشید.»

 2. وسیله بین خدا و مردم
أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِیلَةَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُورًا؛( آنها که خداوند را می خوانند، هر یک از آنها که قربشان به خداوند بیشتر است، خواهان وسیله نزدیک تو به خداوند می باشند و دائماً به رحمت خداوند امیدوار و از عذاب خداوند ترسان می باشند. هر آینه از عذاب پروردگارت باید فرار نمود و ترسان بود.)
 حسکانی از عکرمه روایت کرد که گفت: «آنان پیامبر(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسنائمه(ع) و حسین(ع) هستند»

 3. حضرت فاطمه(س) رستگار و پیروز
إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ؛( امروز من به آنان پاداش می دهم به واسطه آنچه بردباری نمودند. زیرا صبرکنندگان رستگاران اند.)
 حسکانی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است: «منظور، علی بن ابیطالبائمه(ع)، فاطمه(س)، حسنائمه(ع) و حسین(ع) است که در دنیا بر طاعات و بر گرسنگی و تنگدستی بردبار بودند و به سبب آنچه بر ترک گناه و بر بلا در دنیا صبر نمودند، رستگاران اند و از حساب در نجات اند.»

 4. حضرت فاطمه(س) چهره درخشان و خندان
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ؛ (چهره هایی در آن روز (رستاخیز) درخشان و خندان و شادمان مژده دهند.)
 حسکانی از انس بن مالک ذیل آیه روایت آورده است: «از رسول الله درباره این آیه «وجوه یومئذ مسفرة» پرسیدم. فرمود: «ای انس! آن، چهره های ما اولاد عبدالمطلب است؛ من، علی ، حمزه، جعفر، حسن، حسین، و فاطمه.»

 5. حضرت فاطمه(س) صراط مستقیم
1. «اهدنا صراط المستقیم».ابن عباس می گوید: «بگویید: ای جمعیت بندگان خدا! ما را راهنمایی فرما به دوستی پیغمبر و اهل بیتش .»ابوهریره نیز در تفسیر این آیه گفته است: «صراط محمد و آله؛ یعنی صراط مستقیم راه محمد و آل محمد است.»
 2. «صراط الذین انعمت علیهم». ابوالعالیه گفته: «هم آل رسول الله با مراد از آن، آل پیامبر خداست.»
 آیات 135 طه، 74 مؤمنون، 37،43،58،143 و 256 بقره، 103 آل عمران، 7 بینه، 38 و 39 مدثر، 33 انفال، 24 و 25 ابراهیم، 69 عنکبوت، 100 شعراء، 54 نساء و 36 نور نیز از همین قبیل اند.
آیاتی نیز وجود دارند که بر اساس روایات اهل سنت، حضرت فاطمه(س) از کسانی است که مراد آن آیات و بطنی از بطون آنهاست. آیات 19 ـ 22 رحمن، 35 نور و 11 بلد از آن جمله اند



جایگاه حضرت فاطمه در کتب عالمان اهل سنت (1)


جایگاه حضرت فاطمه در کتب عالمان اهل سنت (۳)



نظرات 3 + ارسال نظر
همت دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:58 ب.ظ http://www.daricheh89.mihanblog.com

بسیار عالی
خدا قوت
موفق باشید
یا حق

سلام علیکم
ممنون از حضورتون
التماس دعا

مینو نیوز چهارشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:32 ب.ظ http://www.minunews.net

با سلام
لینک مطلب ارسالی شما در مینو نیوز :
http://www.minunews.net/yourcontent/1869-jaygah-fatemeh-dar-ahle-sonnat2.html

یا علی

[ بدون نام ] یکشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:40 ق.ظ

سلام.خیلی خوب بود؛ اما کاش سندهای کتب اهل تسنن را هم کامل می‌آوردید.

علیک سلام
ممنون از حضور و نظرتون
یا علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد