تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

بررسی تفکرات "احمد کسروی" و دلیل اعدام انقلابی او

نخستین اقدام مسلحانه فدائیان اسلام علیه احمد کسروی صورت گرفت. احمد کسروی از چهره های جنجالی تاریخ معاصر ایران موضوع مناقشات بسیاری بوده است. کسروی از دو جنبه در تاریخ معاصر اهمیت یافته است: نخست از منظر تاریخ نگاری به ویژه تاریخ مشروطیت و دیگر از منظر دشمنی هایی که با تشیع و ائمه معصومین(ع) داشته...

  سید احمد کسروی تبریزی

کسروی ، شدیدترین و غیر منطقی ترین و کودکانه ترین حملات را علیه اسلام و قرآن و رسول اکرم و امامان معصوم(ع) و ... آغاز کرد. او به جای این که نظرات خود را منطقی و مستدل بیان کند، با گستاخی تمام به سوزاندن قرآن و مفاتیح الجنان و سایر کتب مذهبی اقدام کرد و حتی بعضی از روزهای سال را به عنوان عید کتاب سوزی معرفی نمود.او در این روزها، انواع کتاب های مذهبی را جمع می کرد و به کمک دوستان و پیروانش به آتش می کشید. علاوه بر این، او به جای بحث های منطقی، درباره رسول اکرم و امامان شیعه، ناسزاها و سخنان رکیکی به زبان می آورد . کسروی علناً اظهار می کرد که قرآن کلام خدا نیست، حضرت رسول پیامبر نبوده است، اسلام مایه گمراهی است، آمدن فرشتگان نزد حضرت رسول چیزی غیر از افسانه نیست و ...

ایرادهای وی به اسلام بیشتر از کتب مبلغین آمریکایی و مستشرقین، اخذ شده بود و اشکال هایی را که متوجه مذهب تشیع می ساخت، غالب آنها را از علمای متعصب سنی مانند حجر و موسی جار الله عالم سنی معاصر بر گرفته بود. کسروی در حالی چنین هتاکی هایی می کرد که خودش را پیامبر و فرستاده خدا می دانست و اعلام می کرد دینی به نام پاکدینی آورده است و مردم باید از دین او پیروی کنند تا به سعادت برسند. او حتی برای خود سالروز برانگیختگی (بعثت) نیز تعیین کرده بود و اول آذرماه 1312 را روز برانگیختگی خود می دانست، همچنان که اول دی ماه هر سال را نیز روز جشن کتاب سوزان اعلام کرده بود. به هر حال، کسروی که محصول دین ستیزی های دوره مشروطه و دوره رضاخان بود به طور علنی اظهار می کرد که پیامبر است و باید پاکدینی به جای اسلام بنشیند( پیرامون اسلام، نوشته کسروی، ص94)

 کسروی ابتدا فکر میکرد می تواند در جریان بحث ها بر نواب صفوی غالب شود ، ولی بعد از جلساتی متوجه شد حتی پیروان او نیز به دلیل استدلال های بسیار متین نواب صفوی و روشنگری های اصولی او از پیرامونش پراکنده می شوند . به همین دلیل بود که دیگر حاضر نشد با نواب صفوی بحث کند


اندیشه‌های انحرافی ضدشیعی کسروی، از زمان طرح با عکس‌العمل‌هایی در سراسر ایران مواجه شد. مرحوم استاد غلام‌رضا سعیدی خراسانی از جمله کسانی است که با کسروی ارتباطاتی داشته است. حجت‌الاسلام سیدهادی خسروشاهی به نقل از ایشان می‌نویسد: 

ادامه مطلب ...

فـدایـیـان اسلام و اعـدام انقلابی « سپهبد رزم آرا »

حاجی‌علی رزم آرا در سال 1280شمسی در شب عید قربان در محلهی «سرچمشه»ی تهران به دنیا آمد. به همین دلیل «حاجی» را به نام او افزودند.رزمآرا تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ی فرانسوی «آلیانس» به پایان رساند و سپس در 17 سالگی وارد مدرسه‌ی نظام شد. او پس از خاتمه‌ی تحصیل در مدرسه‌ی نظام به نیروی قزاق پیوست و در عملیات سرکوب نهضت جنگل با «رضاخان سردارسپه» آشنا شد.رضاخان به زیرکی و استعداد این افسر جوان پی برد و او را جزو نخستین افسران اعزامی به خارج، به فرانسه فرستاد.

   سپهبد حاج علی رزم آرا

رزمآرا تحصیلات خود را در دانشکده‌ی نظامی «سن سیر» به پایان رساند و در بازگشت به ایران در سال 1308ه.ش. با درجه‌ی سرهنگ دومی وارد خدمت ارتش شد.درخشانترین اقدام رزمآرا در ارتش، تأسیس اداره‌ی جغرافیایی برای تهیه‌ی نقشههای دقیق از سراسر ایران در سال 1316ه.ش. بود که به خاطر موفقیت در این کار، به درجه‌ی سرتیپی رسید و در رأس این اداره قرار گرفت. رزم‌آرا در 1322ه.ش. به ریاست ستاد ارتش برگزیده شد. در آن هنگام، اکثریت قریب به اتفاق امرای ارتش، ارشدتر از او بودند و تنها با حربه‌ی فروتنی توانست چند ماهی در آن سمت باقی بماند. رزم‌آرا بعد از ملاقات با وابستگان نظامی کشورهای متفق، ضمن انتقاد از رویه‌ی آن‌ها از ریاست ستاد ارتش استعفا داد و بدین طریق عده‌ای را بر طرفداران خود افزود. پس از استعفا، فرمانده‌ی دانشکده‌ی افسری شد.

افزون بر آن مسؤلیت دفتر نظامی شاه هم به او واگذار گردید. در فروردین 1323ه.ش. رزم‌آرا درجه‌ی سرلشکری را پس از 5 سال توقف در درجه‌ی سرتیپی دریافت کرد و مجدد به ریاست ستاد ارتش منصوب گردیددر فروردین 1327ه.ش. شاه برای جلب رضایت رزم‌آرا و دلگرم ساختنش، به او درجه‌ی سپهبدی داد. در آن تاریخ ارتش ایران سه سپهبد بیش‌تر نداشت و رزم‌آرا چهارمین نفری بود که به این مقام نایل آمد.از سال 1328ه.ش. رزم‌آرا به صورت جدی در مقام احراز نخست وزیری برآمد. در انتخابات دوره‌ی شانزدهم دخالت تام داشت. تهران تنها منطقه‌ای بود که نتوانست در انتخابات آن جا مداخله کند، زیرا سرلشکر «زاهدی» رقیب دیرین او در سمت ریاست شهربانی اجازه‌ی مداخله به او را نداد و غالب کرسی‌های تهران به دست جبهه‌ی ملی افتاد.در انتخابات مجلس سنا، تا حدی دخیل بود، به خصوص در انتخاب سناتورهای انتصابی که در صلاحیت شاه بود، عده‌ای از امرای ارتش را وارد کرد و در 5 تیر ماه 1329ه.ش. به دربار احضار شد و فرمان نخست وزیری خود را دریافت کرد.

 

دلایل اعدام انقلابی رزم آرا

1. رزم ‌آرا و وابستگی به انگلستان

نخست در روزهای بحرانی اوایل شهریور 1320ه.ش. در حادثه‌ی تجاوز روس و انگلیس به ایران، رزمآرا از جمله افسرانی بود که معتقد بود، ارتش ایران توان مقابله در این میدان را ندارد و پیشنهاد کرد صلاح در تَرک مخاصمه پیش از انهدام کل ارتش ایران است.

دوم، آمریکایی دانستن جبههی ملی توسط رزمآرا نشانگر علاقه‌ی وی به انگلستان بود. بدین صورت که رزمآرا با آگاهی از علاقه‌ی نواب صفوی به اجرای احکام اسلام و تشکیل حکومت اسلامی و هم‌چنین با هدف ایجاد تفرقه و سرکوب جبههی ملی، قاصدی به نزد نواب‌صفوی فرستاد و گفت: «اگر به من امکان بدهند، احکام اسلام را اجرا می‌کنم».

خلیل طهماسبی در اولین بازجویی خود نوشته است: من چون تشخیص دادم رزم‌آرا مردی خائن و وطن‌فروش است در صدد برآمدم تا شرش را از سر یک عده مسلمانان کوتاه کنم تا امثال آنها نتوانند برای یک مشت ملت فقیر ایران گربه رقصانی کنند.

سوم، براساس اسناد و مدارک موجود بین شرکت نفت انگلیس و رزم‌آرا، مذاکره‌های پنهانی صورت گرفته بود که در این مذاکره‌ها راهکارها و توصیههایی به رزمآرا ارایه شده بود که در مقابل مجلس و اقلیت جبههی ملی، به آن توصیهها استناد شود و در چارچوب همین مذاکره‌ها و توافقات رزمآرا، علاقه‌ای به ملی شدن نفت نشان نمیداد تا مبارزه‌های مردم عقیم بماند

چهارم، رزمآرا در این مذاکره‌های پنهانی که به صورت خیلی محرمانه با نماینده‌ی اعزامی شرکت نفت انگلیس وارد مذاکره شده بود، از او خواست که شرکت نفت فوراً پیشنهاد خود را در رابطه با معامله‌های نفتی به دولت ایران بدهد و در نتیجهی این گفت‌وگوها تقسیم درآمد نفت طبق اصل تصنیف (پنجاه‌ ـ ‌‌پنجاه) مورد موافقت هر دو طرف ایرانی و انگلیسی قرار گرفت؛ رزم‌آرا اصرار داشت این توافق تا تصمیم نهایی پنهان بماند. نواب صفوی نیز پس از اطلاع یافتن از مذاکره‌های پنهانی رزمآرا با نماینده‌ی شرکت نفت انگلیس، در جلسه‌ای که بعضی از اعضای نهضت ملی نیز در آن حضور داشتند، گفت: «رزم‌آرا عامل انگلستان است. باید او را از بین ببریم.»


ادامه مطلب ...

سالروز شهادت رهبر فدائیان اسلام ؛ شهید « مجتبی نواب صفوی »

شهید سیدمجتبی نواب صفوی در سال 1303ش در خانی‏آباد تهران به دنیا آمد و پس از اتمام دروس ابتدایی، به آبادان سفر کرد. سید مجتبی سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آن‏جا از محضر مدرسین حوزه علمیه نجف اشرف بهره‏مند گردید.

شهید « مجتبی نواب صفوی »
وی پس از چهار سال اقامت در نجف به دستور آیت‏اللَّه سیدابوالحسن اصفهانی جهت مبارزه با کجروی‏های کسروی به ایران آمد و با تشکیل "جمعیت فداییان اسلام" به مبارزه با بدخواهان و بداندیشان پرداخت. ترور وابستگان استعماری مانند احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم‏آرا و حسین علاء از جمله فعالیت‏های سیاسی این جمعیت می‏باشد. شهید نواب صفوی همچنین با حکومت دکتر مصدق به خاطر عدم عمل به احکام اسلامی به مخالفت برخاست و به همین جهت در ایام نخست وزیری مصدّق، دستگیر و به زندان افتاد و تا سقوط حکومت مصدق در زندان بود. سرانجام این مجاهد خستگی‏ناپذیر به همراه سه تن از همرزمانش به نام‏های خلیل طهماسبی، مظفر علی ذوالقدر و سیدمحمد واحدی در بیدادگاه رژیم پهلوی محکوم و در صبحگاه 27 دی 1334 شمسی تیرباران شده و به خیل شهدا پیوستند. بدین ترتیب پرونده ده سال فعالیت سیاسی و اجتماعی جمعیت فداییان اسلام بسته شد و جنایت دیگری در پرونده سیاه خاندان پهلوی ثبت گردید.


مخالفت با دفن جنازه رضاشاه در قم
در اردیبهشت ماه 1329 جنازه رضاشاه به ایران منتقل شد. قرار بود جنازه در قم دفن شود، اما با مخالفت پیگیر نواب صفوی و دیگر یارانش، رژیم ناگزیر منصرف شد و جسد را در شهر ری دفن کرد.
در تیر 1329 سپهبد علی رزم‌آرا به نخست‌وزیری رسید. هدف از انتصاب او نایده گرفتن جنبش ملی شدن صنعت نفت و به تصویب رساندن لایحه «گس ـ گلشائیان» بود. این لایحه از طرف کمیسیون نفت مجلس شورای ملی رد شد و آیت‌الله کاشانی نیز طی بیانیه‌ای بر ضرورت ملی شدن صنعت نفت تأکید کرد، اما رزم‌آرا و اکثریت نمایندگان مجلس همچنان در برابر تصویب ملی شدن صنعت نفت مقاومت می‌کردند.


ترور رزم‌آرا
در چنین بن‌بست سیاسی، به دستور نواب صفوی، فدائیان اسلام، رزم‌آرا را در روز 16 اسفند ترور کردند و متعاقب آن، رژیم شاه و اکثریت مجلس که به شدت مرعوب شده بودند چاره‌ای جز عقب‌نشینی در برابر خواست اکثریت مردم نیافتند. از این رو مجلس شورای ملی، پس از ماهها کشمکش سرانجام لایحه ملی شدن صنعت نفت را در کمتر از دو هفته بعد از قتل‌ رزم‌آرا، تصویب نمود. ترور رزم‌آرا، نخست، راه را برای ملی شدن صنعت نفت و سپس نخست‌وزیری دکتر مصدق در 15 اردیبهشت 1330 گشود، اما بلافاصله فدائیان اسلام دستگیر شدند و نواب صفوی نیز در تیرماه 1330، کمتر سه ماه بعد از نخست‌وزیری دکتر مصدق، دستگیر و زندانی شد.

وصیتنامه شهید سیدمجتبی نواب صفوی : الاسلام یعلو و لا یعلی علیه ، اسلام برتـر از همه چیز و هیچ چیز بـرتـر از اسلام نیست .


ترور ناموفق حسین علاء نخست‌وزیر وقت و دستگیری نواب صفوی

پس از کودتای امریکایی ـ انگلیسی 28 مرداد 1332، همه دستاوردهای نهضت ملی برباد رفت و زنجیرهای اسارت اقتصادی و سیاسی یکی پس از دیگری با انعقاد پیمان‌های گوناگون، توسط رژیم کودتا به دست و پای ملت ایران بسته شد. از جمله آنها، پیمان نظامی بغداد بود که در 1334 میان عراق و ترکیه منعقد شد و سپس ایران، انگلستان و پاکستان بدان پیوستند. این پیمان، کشورهای منطقه را به عنوان سپر امنیتی و نظامی امریکا و انگلستان در برابر شوروی در می‌آورد. فداییان اسلام به عنوان مخالفت با این قرارداد، حسین علاء نخست‌وزیر وقت را در آستانه سفر به بغداد جهت شرکت در اجلاس این پیمان در روز 25 آبان 1334 ترور کردند، ولی هنگام انجام عملیات، گلوله در تفنگ گیر کرد و علا از این مهلکه نجات یافت و ذوالقدر که مأمور انجام این عملیات بود، دستگیر شد. سپس دستور دستگیری همه اعضای رسمی و مطرح فداییان اسلام صادر شد ، به دنبال آن نواب صفوی و دیگر اعضای مؤثر فدائیان در اول آذر آن سال بازداشت گردیدند. آنان تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفتند و در دی‌ همان سال در دادگاهی نظامی محاکمه شدند.
سرانجام پس از سه روز دادرسی ، دادگاه، نواب صفوی و سه تن دیگر (سید محمد واحدی، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبی) را به اعدام محکوم کرد.


ادامه مطلب ...