امام محمد باقر (علیه السلام) در روز جمعه یا دوشنبه یا سه شنبه غره ماه رجب یا سوم ماه صفر سال 57 هجرى یا به روایتى دیگر سال 56 هجرى، در مدینه به دنیا آمد و در سال 114 هجرى، در سن 57 سالگى در روزگار خلافت هشام بن عبد الملک به شهادت رسیدند که از این مدت سه یا چهار سال را در جوار جد بزرگوارش امام حسین (علیه السلام) و 34 سال و ده ماه یا 39 سال با پدرش و 19 یا مطابق قول دیگر 18 سال پس از پدرش زیسته است که همین مدت دوره امامت آن حضرت محسوب مىشود. امام باقر (علیه السلام) در طول سالهایى که ا مامتشیعیان را عهدهدار بود، با 5 تن ار خلفای عباسی هم دوره بوده اند که عبارتند از : 1- ولید بن عبدالملک (86-96) 2- سلیمان بن عبدالملک (96-99) 3- عمر بن عبدالعزیز (99-101) 4- یزید بن عبدالملک (101-105) 5- هشام بن عبدالملک (105-125)
امام باقر علیهالسلام از نگاه دانشمندان اهل سنت
ابن حجر هیثمی از متعصبان اهل سنت درباره امام باقر(علیه السلام) مینویسد:
«ابوجعفر
محمدالباقر سمی بذالک من بقر الارض ای شقها و آثار مخبئاتها و مکامنها
فلذالک هو اظهر من مخبئات کنوز المعارف و حقائق الاحکام ما لایخفی الا علی
منطمس البصیره او فاسد الطویه و من ثم قیل فیه هو باقرالعلم و جامعه و شاهر
علمه و رافعه؛ لقب باقر برای ابوجعفر محمد باقر برگرفته از
شکافتن زمین و بیرون آوردن گنجهای پنهان آن است، بدین جهت که او از
گنجهای پنهان معارف و حقایق احکام را آنقدر آشکار ساخت که جز بر افراد
بیبصیرت و دلهای ناپاک پوشیده نیست و از این جاست که وی را شکافنده و
جامع دانش و نشر دهنده و بر افرازندهی علم خویش نامیدهاند.
وی
سپس به شخصیت امام(علیه السلام) در بعد عرفان اشاره میکند و میگوید: «و
له من الرسوخ فی مقامات العارفین ما یکل عنه السنه الواصفین و له کلمات
کثیره فی السلوک و المعارف لا تحتملها هذه العجاله»
و برای او
از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی منزلتی است که وصفکنندگان از
بیان آن عاجزند و در زمینهی این سلوک و معارف دارای کلمات فراوانی است که
فرصت، مجال طرح آن را نمیدهد.
«عبدالله عطاء» مکی
از دانشمندان عصر امام(علیه السلام) میگوید: «هیچگاه دانشمندان را از
نظر علمی بدان سان که نزد امام محمدباقر(علیه السلام) بودند کوچک و حقیر
نیافتم. دیدم «حکم ابن عتیبه» را با همهی زیادی علم و منزلتی که در نزد
مردم داشت، در مقابل آن حضرت همانند کودکی بود که در مقابل معلم خویش نشسته
باشد.»
«جاحظ» دیگر دانشمند برجسته اهل سنت، آفاق زیبا و
بلندای کلام حکیمانهی امام باقر(علیه السلام) را اینگونه ترسیم میکند:
«قد جمع محمد ابن علی ابن الحسین(علیه السلام) صلاح حال الدنیا بحذافیرها
فی کلمتین فقال: «صلاح جمیع المعایش و التعاضر ملا مکیال: ثلثان فطنه و
ثلثه تغافل»
محمد ابن علی ابن الحسین مصلحت تمامی زندگی دنیا را در دو کلمه جمع کرده و
فرموده است: صلاح همه زندگیها و روابط و معاشرت «با دیگران» در پر کردن
پیمانهای است که دو سوم آن هوش و فراست و زیرکی و یک سوم آن تغافل (و خود
را به غفلت زدن در بعضی از امور) است.(3)
تو یادگار آخرینِ کربلایى
تو داغدار و دل غمینِ کربلایى
تفسیر دشت کربلا در سینه توست
دلها گرفتار غم دیرینه توست
آغوش بگشا، ای بقیع که سروِ عالم آرای دانش، همجوارت خواهد شد.
آغوش بگشا، ای تربت پنهان زهرا علیهاالسلام که فرزند مظلومی دیگر، به غربت آبادت میپیوندد.
آغوش بگشا که اینک آخرین یادگار لحظههای ارغوانی عاشورا را به دامان خواهی گرفت...