تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم
تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

تـلـاش کنـیـم بـرای گـمـنـامـی

الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

رسید حیدر و این خاک نور باران شد ...

حضرت علی بن ابیطالب«سلام الله علیه»سی سال بعد از عام الفیل، روز جمعه سیزده رجب متولّد شدند. در میان شیعه مسلّم و در میان اهل سنّت مشهور است که ولادت امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»در خانه‌ی خدا اتّفاق افتاده است؛ امتیازی که هیچ کس از زمان حضرت آدم«سلام الله علیه»تا روز ولادت امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»و از آن روز تا به حال نداشته و از این به بعد هم نخواهد داشت. مرحوم علّامه‌ی امینی در کتاب ارجمند «الغدیر»، این قضیّه را از پنجاه کتاب از شیعه و شانزده کتاب از اهل سنّت نقل کرده است. برخی از علمای اهل سنّت هم در این زمینه ادعای تواتر اخبار کرده‌اند (مطالعه کنید) (مطالعه بیشتر ...).

 
پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» مربّی امیرالمؤمنین«سلام الله علیه»شدند و این یکی از بالاترین افتخارات ایشان بود که از همان ابتدا تحت سرپرستی و تربیت پیامبرخدا«صلی الله علیه و اله وسلم» قرار گرفتند. حتّی غذا را در دهان مبارک خود می‌جویدند و در دهان علی«سلام الله علیه» می‌گذاشتند. امیرمؤمنان«سلام الله علیه»هم ـ به تعبیر خود ـ مانند کودکی که به دنبال مادرش می‌دود، همراه پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» بودند.  هر سال که پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» به غار حرا عزیمت می‌کردند، تنها امیرالمومنین علی«سلام الله علیه»همراه ایشان بودند؛ حتّی هنگامی که فرشته‌ی وحی، جبرئیل امین، پیام بعثت را در غار حرا ابلاغ کرد، حضرت علی«سلام الله علیه»نیز آن جا بودند که ناله‌ی شیطان را شنیدند و نور وحی و رسالت را دیدند و بوی نبوّت به مشام ایشان رسید و آن جا بود که پیامبر«صلی الله علیه و اله و سلم» به آن حضرت فرمودند:این شیطان است که از آن که او را بپرستند، ناامید است. همانا تو می‌شنوی آن چه را من می‌شنوم و می‌بینی آن چه را من می‌بینم، جز این که تو پیامبر نیستی و وزیری و بر راه خیر می‌روی.

فضایل امیرالمومنین علیه السلام

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif ایمان امیرالمؤمنین(ع)
ایمان امیرالمؤمنین و مقام شهودی او را نمی‌توان درک کرد. همین مقدار بس است که بگوییم: عمر هنگام مرگ، شش نفر را حاضر نمود و برای هر کدام عیبی یادآور شد، اما راجع به امیرالمؤمنین گفت: یَا عَلِیُّ لَوْوُزِنَ اِیمَانُکَ بِایمَانِ اَهْلِ السَّمَواتِ وَالاَرْضٍ لَیَزیدُ اِیْمانُکَ اِیمَانَهُمْ. «ای علی! اگر ایمان همۀ خلایق را با ایمان تو مقایسه نماییم، ایمان تو بر ایمان آنها برتری دارد.» و این جمله، جمله‌ای بود که مکرر از زبان رسول اکرم(ص) شنیده می‌شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/li_star_1.gif عدالت امیرالمؤمنین(ع)
جرج جرداق مسیحی، کلام رسایی دربارۀ عدالت علی دارد: قُتِلَ فِی مِحْرابِهِ لِعَدِالَتِهِ: «علی(ع) کشته عدالت خویش است.»
علی، عدالت مجسم است. وقتی می‌شنود که فرماندارش ابن عباس نسیه می‌گیرد و از مقامش سوء استفاده می‌کند و نسیه را به تأخیر می‌اندازد، نامه عتاب‌ آمیزی  به او می‌نویسد و در آن نامه می‌گوید: «من راضی نیستم که فرماندارم سوء استفاده کند و نسیه را تأخیر اندازد.» ابن عباس می‌گوید: باری از درهم و دینار را به خدمت علی(ع) می‌بردم که در راه دیدم شمشیر علی را می‌فروشند. چون به خدمتش رسیدم و سبب فروش شمشیر را پرسیدم، فرمود: «شلوار نداشتم و می‌خواستم از پول آن شلواری تهیه کنم.»

ادامه مطلب ...

یا هادی المضلـّین ؛ پروانگان شمع عزای تو می شویم

امام علی بن محمدالهادی علیه السلام دهمین پیشوای شیعیان درنیمه ذی الحجة سال .212 در اطراف مدینه در محلی به نام «صریا» متولد شد.آن حضرت و فرزند گرامی ایشان امام عسکری علیه السلام به دستور خلیفه عباسی به سامرا (عسکر) برده شدند و تا آخر عمر در آنجا تحت نظر قرار داشتند از این رو به عسکریین شهرت یافتند.

 

امام دهم با القاب متعددی از جمله : نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب  و عسکری که مشهورتر از همه "هادی" و "نقی" است نامیده شده اند وکنیه مبارک ایشان ابوالحسن است. از آنجا که کنیه امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام نیز ابوالحسن بود،  امام هادی علیه السلام به ابوالحسن ثالث مشهور شدند. پدر بزرگوارش امام جواد علیه السلام و مادر گرامیش سمانه ، بانویی با فضیلت و با تقوا بود.امام هادی علیه السلام در سن 8 سالگی بعد از شهادت امام نهم علیه السلام به امامت رسیدندو درمدّت33سال امامت خود با چند تن از خلفای عباسی (معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز) معاصر بود.حضرت هادی(ع)  با کسی زندگی کرد که امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه او را شقی‌ترین خلفای بنی‌عباس شمرده است. حضرت هادی با کسی بود که نه فقط حضرت را زندان می‌کرد و در  مقابلش قبر می‌کند و در زندان تاریک او را نگاه می‌داشت؛ بلکه آب  به قبر ابی‌عبدالله الحسین(ع) بست و آنجا را شیار کرد و قبر حسین(ع) را خراب نمود، و هرکه به زیارت حسین می‌رفت، دست او را قطع می‌کرد. راستی باید گفت متوکل عباسی از شقی‌ترین خلفای  بنی‌عباس است. متوکل کرامتها و معجزه‌ها از حضرت می‌دید؛ ولی تنبه برای او پیدا نمی‌شد، تا بالاخره به واسطه توهینی که به حضرت نمود،‌  از دنیا رفت.متوکل چون فتح ‌بن خاقان را به وزارت خود منصوب  کرد، امر نمود که همه بزرگان در رکاب او و  فتح بن خاقان پیاده راه می‌روند. راوی می‌گوید: «حضرت هادی را دیدم که در آن  هوای گرم پیاده می‌رود. به ایشان گفتم: نباید شما را به چنین کاری وادارند. حضرت فرمودند: اینها قصدشان از این کار استخفاف من است؛ ولی نمی‌دانند که من از ناقه صالح کمتر نیستم.» می‌گوید این جمله را نزد بزرگی گفتم. او گفت متوکل بیش از سه روز زنده نیست؛ زیرا خداوند درباره قوم صالح می‌فرماید: چون ناقه را پی کردند، بیش از سه روز زندگی نکردند. سه روز تمام نشده بود، که منتصر عباسی پسر متوکل با چند نفر از غلامان خود وارد جلسه متوکل شدند و فتح‌ بن خاقان را با متوکل پاره‌پاره کردند.


فضایل امام هادی ( علیه السلام )

از آن بزرگوار  روایت شده که فرموده اند: مَنْ یَتّقِ اللّهَ یُتَّقی وَمَنْ یُطِعِ اللّهَ یُطاعُ؛ «هرکه از خدا بترسد و تقوا پیشه خود کند، همه از او می‌ترسند و از او  حساب می‌برند،‌ و هر کس که اطاعت خداوند کند، همه از او اطاعت می‌کنند.»این جمله، جمله‌ای است که به تجربه اثبات شده است. علاوه بر اینکه آیات و روایات فراوانی آن را تأیید می‌کند،
خداوند متعال می‌فرماید: اِنَّ الَّذیِنَ آمَنُوا وَعَمِلُواالصَّالِحَاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً. « همانا کسانی که ایمان به خدا دارند و کار شایسته می‌کنند، پروردگار عالم قطعاً محبت آنها را در دلها می‌ریزد ـ همه مطیع آنها می‌شوند، بر دلها حکومت می‌کنند. ـ»

I امام علی النقی ع :همانا ولایت ما اهل بیت براى شیعیان و دوستانمان پناهگاه أمنى مى باشد که چنانچه در همه امور به آن تمسّک جویند، بر تمام مشکلات فایق آیند.

 . امام صادق می‌فرماید: مَنْ اَصْلَحَ بَیْنَهُ وَبَیْنَ اللّهِ اَصْلَحَ اللّهُ دُنْیَاهُ و آخِرَتَهُ.«هرکه میان خود و خدای خود را اصلاح کند، پروردگار عالم، دنیا و آخرت او را اصلاح خواهد کرد.»امام دوم می‌فرماید: مَنْ اَرَادَ عِزّاً بِلاَعَشِیَرةٍ وَهَیْبَةٍ بِلاسَلْطَنَةٍ فَلْیَخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیَةِ اللّهِ اِلَی عِزً طَاعَتِهِ.«هرکه بدون اینکه عشیره و طایفه داشته باشد، عزت و شخصیت و ابهت در میان مردم بخواهد، بدون‌اینکه قدرت و سلطه‌ای داشته باشد، باید از ذلت معصیت به درآید و لباس عزت اطاعت خداوند بپوشد.»

ادامه مطلب ...

به سر می پرورانم من ، هوای حضرت باقر (ع)

پنجمین امام شیعیان اثنی عشری، حضرت امام محمّد باقر(ع) است.ولادت حضرت را، نخسین روز ماه رجب سال ۵۷ هجری ذکر کرده اند و عده ای از مورّخین در سوّم ماه صفر سال ۵۸ هجری گفته اند.پدر بزرگوارش «امام علیّ بن حسین بن علیّ بن ابی‏طالب علیهم السلام» معروف به سجّاد(ع) و مادرش «فاطمه» معروف به امّ عبدالله (دختر امام حسن مجتبی علیه السلام) است

امام باقر(ع) بیش از سه سال از عمر خویش را در حالی که کودکی خردسال بود در عصر جدّش امام حسین(ع) گذراند و در آغاز زندگی خویش از نزدیک، حادثه خونین، اسفناک و تاریخی کربلا را شاهد بود.یعقوبی نقل می کند که حضرت باقر(ع) فرمود: “هنگامی که جدّم حسین بن علیّ(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و شهادت آن حضرت و آنچه که در آن روز بر ما گذشت را به یاد دارم… “.

امام باقر دو امتیاز در میان ائمه(ع) دارد. او جدد پدری ایشان امام حسین(ع) و جد مادری آن حضرت امام حسن(ع) است. از این جهت در حق ایشان گفته شده: «عَلَوِیٌّ مِنْ عَلَوِبَّیْنِ وَ فاطِمّیٌ مِنْ فاطِمَیَّیْنِ و هاشِمّیٌ مِنْ هاشِمَیَّیْنِ.» از نظر نسبت امتیاز فوق‌العاده را دارا است. خصوصاً اینکه مادر ایشان فاطمه دختر امام حسن(ع) زنی بسیار عالمه و مقدسه بود. از امام صادق نقل شده که فرمود: «جده‌ام صدیقه‌ای بود که در میان اولاد امام حسن، مثلش دیده نشده است».امتیاز دیگر آنکه وی پایه‌گذار انقلاب فرهنگی شیعه محسوب می‌‌شود. گرچه انتشار معارف شیعه به دست امام صادق(ع) صورت گرفت؛ ولی به دست امام باقر پایه‌‌‌‌‌‌‌گذاری شد.

در دوران امام باقر(ع) دولت بنی‌امیه رو به زوال بود. مردم از آنها متنفر بودند. به علت وجود کسی چون عمر بن عبدالعزیز،‌ که علاوه براینکه نفع بزرگی برای شیعه داشت، ضرر بزرگی نیز برای بنی‌امیه داشت و اختلاف شدیدی  که در ممالک اسلامی پدید آمده بود و هر کسی از گوشه‌‌‌‌‌‌‌ای قیام می‌‌کرد، خلفا به سرعت تغییر می‌‌کردند ـ چنانکه در مدت امامت امام باقر(ع)،‌ در مدت نوزده سال پنج خلیفه روی کار آمدند: ولید بن عبدالملک،‌ سلیمان بن عبدالملک، عمربن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک، هشام بن عبدالملک ـ پس موقعیت مناسبی برای آن حضرت که از ظلم بنی‌امیه فارغ شده بود،‌ پدید آورد که انقلاب علمی را آغاز نماید و بزرگانی از عامه و خاصه در اطراف ایشان جمع شدند و حقایق اسلام، لطایف اسلام و بالاخره معارف اسلام را منتشر کردند.

 ای محمّد بن مسلم، هر شخص از این امّت، بدون امامی آشکار و عادل و منصوب از جانب خدا، بمیرد، در حال کفر و نفاق مرده است. ای محمّد، سردمداران ظلم و ستم، پیروانشان از دین خدا منحرف شده و دیگران را به راه ضلالت می کشانند و کارهائی که انجام می دهند به خاکستری می‏ماند که در روز طوفانی، بادی شدید بر آن وزیده باشد و این جز گمراهی دور کننده از حق، چیزی دیگر نیست

 از این جهت رسول اکرم به ایشان لقب باقر داده است. لسان العرب می‌گوید: لُقَّبَ بِهِ‌ لِاَنَّهُ بَقَرَ الْعِلْمَ‌ وَعَرَفَ اَصْلَهَ‌ وَاسْتَنْبَطَ فَرْعَهُ وَتَوَسَّعَ فیهِ وَالتَّبَقُّرُ التّوسُّعُ. «امام باقر، ملقب به این لقب است چون شکافندۀ علم است. پایه علوم اسلامی را شناخت و فروع آن را درک فرمود و آن را توسعه داد.» و ریشۀ تبقر به معنی توسعه است.دانشمندان هم عصر آن حضرت، سخنان شگفت انگیزی از علوم و دانش های امام(ع) را نقل کرده اند که در کتابهای حدیثی و تاریخی ضبط شده است.

ادامه مطلب ...

بررسی نظریه های پیرامون تاریخ ولادت حضرت زهرا (س)

اختلاف نظرى که در باره مدت عمر حضرت فاطمه(س) وجود دارد بیشتر ناشى از اختلاف در تاریخ ولادت آن حضرت(س) است؛ زیرا هرچند در خصوص تاریخ دقیق شهادت حضرت(س) نیز نظریات چندى ابراز گردیده ولى فاصله‏اى که میان این نظریات است، چندان نیست و حداقل و اکثر آن به یک سال نمى‏رسد (حداکثر 8 ماه و حداقل 45 روز)، ولى اختلاف‏آرا در سال تولد آن حضرت(س) زیاد است و فاصله حداقل و اکثر آن به حدود 17 سال مى‏رسد! یعنى حداقل سنّى که براى حضرت(س) هنگام رحلت ذکر شده 18 سال و حداکثر 35 سال است.این گفته‏ها با محور قرار دادن تاریخ بعثت پیامبر(ص) در سن 40 سالگى و 13 سال قبل از هجرت، به دو بخش تقسیم مى‏گردد. عده‏اى ولادت حضرت(س) را پیش از مبعث مى‏دانند و دسته‏اى بعد از آن.

 دسته اول: پیش از بعثت
  حداکثر تاریخى که در این بخش از نظرها، یعنى ولادت فاطمه(س)، پیش از بعثت، وجود دارد، 12 سال است که بدین ترتیب، عمر حضرت(س) به 35 سال مى‏رسد! بعضى آن را سال هفتم قبل از مبعث دانسته‏اند که بنابراین، سنّ حضرت(س) هنگام شهادت 30 سال خواهد شد، و عده‏اى دیگر رحلت آن حضرت(س) را در 29 سالگى یعنى 6 سال پیش از بعثت شمرده‏اند. برخى نیز تصریح به 28/5 سال کرده‏اند که البته قابل جمع با 29 سال و 28 سال است. برخى نیز 25 سال را ذکر کرده‏اند. ولى آنچه که در میان مورخان اهل سنت، بیشتر شهرت دارد سال پنجم قبل از مبعث است. چنان که عده‏اى نیز همین نظریه را با تصریح به همزمانى آن با سال تجدید بناى کعبه یعنى سال پنجم پیش از مبعث نموده‏اند. بر طبق این قول، فاطمه(س) هنگام شهادت 28 سال بوده است. برخى نیز سنّ 27 سال را ذکر کرده‏اند.

 دسته دوم: بعد از بعثت
این بخش از نظرها، ولادت فاطمه(س) را مربوط به بعد مبعث دانسته‏اند، و تقریباً در این دسته، سه گفته وجود دارد:
سال نخست بعثت:
  این گفته عده‏اى است که سال نخست بعثت را سال تولد قرار داده‏اند و هر چند بعضى آن را در 41 سالگى سنّ شریف رسول خدا(ص) نوشته‏اند ولى ظاهراً منظورشان همان سال اول بعثت است. چون برخى اینان تصریح کرده‏اند که در رأس 41 سالگى بوده است و لذا خود نتیجه گرفته‏اند که بر این اساس، سنّ حضرت فاطمه(ع) هنگام رحلت 23 سال بوده است. البته ما در میان صاحب‏نظران شیعه کسى که این قول را پذیرفته باشد نیافتیم.

سال دوم بعثت:
  گفته دوم که طرفداران بزرگى چون شیخ‏مفید دارد، ولادت را در 20 جمادى‏الآخره سال دوم بعثت مى‏داند. چنان که مرحوم سید بن‏طاووس به نقل از کتاب حدائق الریاض شیخ مفید آورده است. و نیز خود شیخ مفید در رساله مسارّ الشیعه به این مطلب تصریح کرده است:
  و فى الیوم العشرین منه، سنة اثنتین من المبعث، کان مولد السیّدة (مولاتنا خ.ل) الزهراء فاطمة بنت رسول اللَّه(علیهماالسلام) و هو یوم شریف یتجدَّد فیه سرور المؤمنین و یُستحبّ فیه التطوع بالخیرات و الصدقة على المساکین؛ ولادت حضرت فاطمه زهرا، دختر رسول خدا که سلام بر آنها باد، در روز بیستم از این ماه (جمادى‏الاخر) از سال دوم مبعث بوده است. و آن روز شریفى است که خوشحالى مؤمنان تجدید مى‏شود و در این روز انجام دادن خیرات و پرداخت صدقه به تنگدستان مستحب است.کفعمى نیز در کتاب مصباح خود، همین گفته را ترجیح داده است و گفته سوم را که خواهد آمد با تعبیر «گفته شده» بیان کرده است. شیخ طوسى در ضمن بیان مناسبتهاى ماه جمادى‏الاخر این عبارت را آورده است: فى الیوم العشرین من جمادى الآخرة سنة اثنتین من المبعث، کان مولد فاطمه(ع) فی بعض الروایات، و فی روایة أخرى سنة خمس من المبعث و العامة تروی انّ مولدها قبل المبعث لخمس سنین؛ ولادت فاطمه(ع) بر اساس برخى روایات، روز 20 ماه جمادى‏الآخره از سال دوم مبعث آمده، و در روایتى دیگر، سال پنجم ذکر شده است و اهل سنّت روایت مى‏کنند که ولادت حضرت(س) 5 سال پیش از مبعث بوده است.مرحوم شیخ‏عباس قمى، این قول را ظاهراً نظر اکثر علماى شیعه مى‏داند. بنابراین، تنها شیخ مفید است که با جزم، به این قول تصریح کرده است، که بر اساس آن، حضرت فاطمه(س) در 21 سالگى رحلت فرموده است. ادامه مطلب ...

جایگاه حضرت فاطمه در کتب عالمان اهل سنت (۳)

جایگاه حضرت زهرا (س) در احادیث عالمان اهل سنت 


جایگاه حضرت فاطمه (س)در کلام پیامبر اکرم (ص)

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (إذا کانَ یَوْمُ القیامَةِ نادى مُنادٍ: یا أَهْلَ الجَمْعِ غُضُّوا أَبْصارَکُمْ حَتى تَمُرَّ فاطِمَة) .
(روز قیامت یک صدائی بلند میشود که : إی مردم غضّ بصر کنید که فاطمة (س) میخواهد عبور کند) .کنز العمّال ج 13 ص 91 و 93/ منتخب کنز العمّال بهامش المسند ج 5 ص 96/ الصواعق المحرقة ص 190/ أسد الغابة ج 5 ص 523/ تذکرة الخواص ص 279/ ذخائر العقبى ص 48/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 356/ نور الأبصار ص 51 و 52/ ینابیع المودّة ج 2 باب 56 ص 136. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (کُنْتُ إذا اشْتَقْتُ إِلى رائِحَةِ الجنَّةِ شَمَمْتُ رَقَبَةَ فاطِمَة) 
( اگر به بوی بهشت اشتیاق میکردم فاطمه را بو میکردم ) .منتخب کنز العمّال ج 5 ص 97/ نور الأبصار ص 51/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 360. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (حَسْبُک مِنْ نساءِ العالَمیَن أَرْبَع: مَرْیمَ وَآسیَة وَخَدیجَة وَفاطِمَة) .
( از زنان عالم 4 نفر بهترینانند : مریم وآسیه وخدیجه وفاطمه (س) ) .مستدرک الصحیحین ج 3 باب مناقب فاطِمَة ص 171/ سیر أعلام النبلاء ج 2 ص 126/ البدایة والنهایة ج 2 ص 59/ مناقب الإمام علی لابن المغازلی ص 363. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (ما رَضِیْتُ حَتّى رَضِیَتْ فاطِمَة) . 
( هیج گاه راضی نشدم تا فاطمه راضی میشد ) .مناقب الإمام علی لابن المغازلی: ص 342. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (یا عَلِیّ إِنَّ اللّهَ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فاطِمَة) .
( یا علی , خدا به من دستور داد تا تو را به ازدواج فاطمه درآورم ) .الصواعق المحرقة باب 11 ص 142/ ذخائر العقبى ص 30 و 31/ تذکرة الخواص ص 276/ مناقب الإمام علی من الریاض النضرة ص141/ نور الأبصار ص53. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (أَحَبُّ أَهْلِی إِلیَّ فاطِمَة) .
( فاطمه محبوب ترین أهل من است نزد من ) .الجامع الصغیر ج 1 ح 203 ص 37/ الصواعق المحرقة ص 191/ ینابیع المودّة ج 2 باب 59 ص 479/ کنز العمّال ج 13 ص93. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الجَنَّةَ: عَلیٌّ وَفاطِمَة) .
( اولین کسی که وارد بهشت میشود : علی وفاطمه هستند ) .نور الأبصار ص 52/ شبیه به آن در کنز العمّال ج 13 ص 95. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (أُنْزِلَتْ آیَةُ التطْهِیرِ فِیْ خَمْسَةٍ فِیَّ، وَفِیْ عَلیٍّ وَحَسَنٍ وَحُسَیْنٍ وَفاطِمَة) .
( آیه تطهیر بر 5 نفر نازل شد , بر من وعلی وحسن وحسین وفاطمه (علیهم السلام) ) .إسعاف الراغبین ص 116/ صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابة. 

 قال رسول اللّه (صلى الله علیه وآله): (المَهْدِیِ مِنْ عِتْرَتی مِنْ وُلدِ فاطِمَة) .
( مهدی أز عترت من أز ولد فاطمه میباشد ) . الصواعق المحرقة ص237. 

ادامه مطلب ...

جایگاه حضرت فاطمه در کتب عالمان اهل سنت (۲)

جایگاه حضرت زهرا (س) در قرآن از منظر تفاسیر عالمان اهل سنت 


بر اساس منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت، تقریباً صد و سی و پنج آیه در چهل و نه سوره به نوعی درباره حضرت فاطمه(س) است. البته این تعداد غیر از آیاتی است که در منابع شیعه ذکر شده است. دو سوره، یعنی دهر و کوثر هم به طور کامل در شأن فاطمه(س) نازل شده است.
 همه آیات و سوره های نازل شده در این باره در چهار دسته جای می گیرد:
 1. اسباب نزول: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) سبب نزول آن بوده است.
 2. شأن نزول: یعنی آیاتی که در شأن آن حضرت نازل شده است.
 3. جری و تطبیق: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) به عنوان مصداقی از آن اراده شده است.
 4. بطن: یعنی آیاتی که حضرت فاطمه(س) به عنوان باطن آن مورد نظر است.

سوره ها و آیاتی که حضرت فاطمه(س) سبب نزول آنهاست
از مجموع چهار آیه ای که در این باره در روایات اهل سنت آمده است، یعنی آیات تطهیر، اعطا، ایثار و تجاره، بحث را پیرامون سه آیه اول متمرکز می کنیم. البته باید یادآوری کنم که سوره دهر هم سبب نزولش فاطمه(س) است، 

 1. آیه تطهیر 
 إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛(جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی را از شما اهلبیت(ع) دور کند و شما را به راستی پاک سازد.)
 بر اساس روایات بسیار از فریقین، که از صحابه و تابعین به حد تواتر رسیده است، آیه تطهیر در شأن اصحاب کساء نازل شده است. بررسی روایات فریقین نشان می دهد که فاطمه(س) سبب نزول این آیه است. این آیه بر طهارت و عصمت اصحاب کساء دلالت تام دارد.
 ابوسعید خدری از ام سلمه چنین روایت کرده است: 
 آیه تطهیر در خانه من نازل شد. من بر در خانه نشسته بودم. گفتم: ای رسول خدا، من از اهلبیت(ع) نیستم؟ فرمود: تو بر خیر و نیکی هستی ، تو از همسران پیامبر هستی. گفت: و در منزل، رسول خدا، علی، فاطمه، حسن و حسین بودند.

دیدگاه برخی از دانشمندان اهل سنت
 این افراد، فقط اهلبیت(ع) را اصحاب کساء می دانند:
 جمهور اهل سنت، امام شافعی، احمدبن حنبل، محمدبن سوره، امام طحاوی، شوکانی، شبلنجی، حاکم نیشابوری،سخاوی، محب الدین طبری، حافظ گنجی، قسطلانی، حاکم حسکانی، توفیق ابوعلم، امام ثعلبی، احمدبن محمد الشامی،ابن صباغ، ابومنصور ابن عساکر شافعی، حمزاوی،سمهودی،ملاعلی قاری،امام مجدالدین فیروزآبادی، ابن حجر هیثمی، ابوبکر الحضرمی،محمد جسوس،ابوبکر النقاش، ابن مردویه، ابن بلبلان، حکمت یاسین، دکتر بیومی مهران، شیخ سندی و رفاعی. 
 همچنین بسیاری از مفسران، محدثان، رجالیان و بزرگان اهل سنت به صحت حدیث کساء اعتراف نموده اند. ابن جریر طبری شانزده روایت، طحاوی شانزده روایت، احمد طبری شانزده روایت، سیوطی پانزده روایت، ابن مردویه نوزده روایت و ابی حاتم هشت روایت آورده اند که همه دلالت بر شأن نزول آیه تطهیر درباره اهل کساء دارند.
 حدیث کساء از بیش از چهل نفر از اهلبیت(ع) و صحابه کرام با مضامین مختلفی نقل شده است. حاکم حسکانی در شواهد التنزیل تقریباً 138 حدیث به طرق مختلف از چهارده نفر از صحابه، نقل کرده و تنها از ام سلمه همسر پیامبر، به 69 طریق مختلف این حدیث نقل نموده است. همین طور ابن مردویه می گوید: در بیش از صد طریق آمده است که آیه تطهیر درباره علی ، فاطمه(س)، حسنائمه(ع) و حسین نازل شده است. 
 امام فخر رازی (م604 ق) و نیشابوری (م728 ق)و ابوبکر حضرمی ادعای اجماع اهل تفسیر و حدیث بر صحت حدیث کساء نموده اند . دیدگاههای دیگری نیز از بزرگان اهل سنت در این باره وجود دارد که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می کنیم.

ادامه مطلب ...

جایگاه حضرت فاطمه در کتب عالمان اهل سنت (1)

جایگاه فاطمه علیها السلام در بیان عالمان اهل سنت


 دانشمندان اهل سنت در شأن حضرت فاطمه علیها السلام سخن فراوان گفته‌اند. در این جا به مختصری از این سخنان اکتفا می شود:
 
سیوطی: « ما عقیده داریم که برترین زنان عالم، مریم و فاطمه هستند».

افشاگری های تازه پزشکان بحرینی از شکنجه و ارعاب در زندان

 شنقیطی: «همانا سروری فاطمه زهرا، از جانب دین اسلام امر واضح و روشنی است وبر کسی پوشیده نیست، زیرا وی پاره تن پیامبر است وآن چیزی که زهرا را آزار دهد، پیامبر را می آزارد و آن چه که زهرا را نارحت کند، پیامبر را ناراحت می کند. همان طورکه درحدیث صحیح از پیامبر نقل شده و هر دو حدیث از مسور بن مخرمه آمده است که: شنیدم از رسول خدا که بالای منبر بود و می فرمود : فاطمه پاره تن من است آن چه که فاطمه را آزار دهد ، مرا آزار می دهد و آن چه که او را ناراحت کند، مرا ناراحت می کند».

 آلوسی: « فاطمه از همه زنان گذشته و آینده برتر است ». با این حدیث برتر بودن فاطمه علیها السلام بر تمام زنان ثابت می شود، زیرا او روح و روان رسول خداست از این رو بر عایشه نیز برتری می‌یابد».
 
سهیلی: وی بعد از نقل حدیث معروف « فاطمةٌ بضعةٌ منی » می گوید :« من هیچ کس را مساوی با بضعة رسول الله نمی دانم ».
 ابن الجکنی: « بنابر قول صحیح‌تر فاطمه از همه زنان افضل است».

 
توفیق ابوعلم: «در عظمت شأن و رفعت مقام ارجمند او، همین بس که تنها دختر بزرگوار پیامبر صلی الله علیه واله و همسر گرامی امام علی بن ابی طالب ـ کرم الله وجهه ـ و مادر حسن و حسین است. زهرا، همان بانویی که میلیون ها آدمی را چشم و دل به سوی اوست و نام گرامی‌اش بر زبان ایشان است. زهرا، آن شهاب نور افشان آسمان نبوت و اختر فروزان فلک رسالت و بالاخره، آن والاترین بانوی آفرینش. اما همه این تعبیرات، جز بخشی اندک از دنیای فضیلت و شرافت او را آیینه داری نمی کند و جز مختصری از فضایل و مناقب او را نمایش گر نیست».
 
ابن اثیر : از جمله پرهیزکارترین برگزیدگان و برگزدیده ترین پرهیزکاران، فاطمه سلام الله علیها، سید بتول، پاره ی تن و شبیه رسول است.

 دکتر على ابراهیم حسن : زندگانى حضرت فاطمه صفحه‏ى برجسته‏اى از صفحات تاریخ را تشکیل داده است، در آن صفحه چهره‏هاى گوناگونى از بزرگى و عظمت را مشاهده مى‏کنیم، او همچون بلقیس یا کلئوپاترا نیست که عظمت خود را از تخت بزرگ و ثروت کلان و زیبائى کم‏نظیر خود داشته‏اند، و شهامتش در اعزام و رهبرى لشکرها و فرماندهى بر مردان است، بلکه ما در مقابل شخصیتى قرار گرفته‏ایم توانسته است هاله‏اى از حکمت و شکوه را بر پهنه‏ى گیتى بگستراند حکمتى که به کتابها و فلاسفه و دانشمندان برنمى‏گردد، بلکه تجربه‏هائى است از روزگار مملو از دگرگونیها و پیش‏آمدهاى ناگهانى، شکوهى که از فرمانروائى و ثروت برنخاسته بلکه از درون روح و اعماق جان او نشأت گرفته است...

 دکتر بنت الشاطی : فاطمه سلام الله علیها به ام ابیها ملقب شده و محبوب ترین افراد نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم بود.

ادامه مطلب ...

با نام «حَسَن»، باب یازدهم کتاب امامت نگاشته شد

ولادت باسعادت آن حضرت در مدینه طیبه در سنه دویست و سى و دوم هجرى در مـاه هشتم ربـیـع الثـانى بوده و شهادت آن بزرگوار هشتم ربیع‌ الاول سال 260 از هجرت به دست معتمد عباسی اتفاق افتاده است. بنابراین عمر آن بزرگوار بیست و هشت سال، و مدت امامت وی شش سال بود. اسـم شریف آن حضرت حسن و کنیه اش ابومحمّد و اشهر القابش زکى و عسکرى است و به آن حـضـرت و هـمـچـنـیـن بـه پـدر و جـدش عـلیهما السلام ( ابن الرضا ) مى گفتند و نـقش خاتمش : ( سُبْحانَ مَنْ لْهُ مَقالِیدُ السَّمواتِ وَ الارْض ) و به قولى ( اَنَا للّهِ شَهیدٌ ) بوده  و تسبیحش در روز شانزدهم و هفدهم ماه است .

  

و این است تسبیح آن حضرت :( سُبْحانَ مَنْ هُوَ فى عُلُوِّهِ دانٍ وَ فى دُنُوِّهِ عالٍ وَ فى اِشْراقِهِ مُنیرٌ وِ فى سُلْطانِهِ قَوِىُّ سُبْحانَ اللّهِ وَ بِحَمْدِهِ ) .

والده مـاجـده آن حـضـرت نـامـش ( حـدیـث ) و بـه قـولى ( سـلیل ) بوده و او را ( جده ) مى گفتند و در نهایت صلاح و ورع و تقوى بوده  است . امام عسکری ـ علیه السلام ـ در مدت کوتاه امامت خویش با سه نفر از خلفای عباسی که هر یک از دیگری ستمگرتر بودند، معاصر بود، این سه تن عبارتند از: 

1 - المعتزّ بالله (252 - 255) 2 - المهتدی الله (255 - 256) 3 - المعتمد بالله (256 - 279) 

خلفای عباسی که روز نخست به نام طرفداری از علویان و به عنوان گرفتن انتقام آنان از بنی امیه قیام کردند، آنچه را که قبلاً به مردم وعده داده بودند، نادیده گرفته و مانند خلفای بنی امیه و بلکه بدتر از آنان ستمگری و خود کامگی را آغاز کردند.فشار و اختناق والیان جور روز به روز سخت‌تر می‌شد. حکومت عباسی به قدری از نفوذ و موقعیت اجتماعی امام نگران بود که امام را ناگزیر کرده بودند هر هفته، روزهای دوشنبه و پنجشنبه در دربار حاضر شوند.


استفاده از آگاهی غیبی برای اثبات امامت

بر اساس تحقیق یکی از دانشمندان معاصر، از کرامات و گزارشهای غیبی و اقدامات خارق العاده امام عسکری-علیه السلام-، «قطب راوندی » در کتاب «خرائج » جمعا چهل مورد، «سید بحرانی » در «مدینة المعاجز» صد و سی و چهار مورد، «شیخ حر عاملی » در «اثبات الهداة » صد و سی و شش مورد، و «علامه مجلسی » در «بحار-الانوار» هشتاد و یک مورد را ثبت کرده اند  و این، بخوبی روشنگر فزونی بروز کرامات و گزارشهای غیبی از ناحیه آن حضرت می باشد.

به نظر می رسد علت این امر شرائط نامساعد و جو پراختناقی بود که امام یازدهم و پدرش امام هادی در آن زندگی می کردند;زیرا از وقتی که امام هادی از سر اجبار به سامراء منتقل گردید بشدت تحت مراقبت و کنترل بود، ازینرو امکان معرفی فرزندش «حسن » به عموم شیعیان به عنوان امام بعدی وجود نداشت و اصولا این کار، حیات او را از ناحیه حکومت وقت در معرض خطر جدی قرار می داد. به همین جهت کار معرفی امام عسکری-علیه السلام-به شیعیان و گواه گرفتن آنان در این باب، در ماههای پایانی عمر امام هادی-علیه السلام-صورت گرفت،  به طوری که هنگام رحلت آن حضرت هنوز بسیاری از شیعیان از امامت حضرت «حسن عسکری » آگاهی نداشتند. 


امام حسن عسگری (ع) می فرمایند :

 « فقر با ما بهتر از توانگری با دیگران است . ما برای کسانی که به ما پناهنده شوند پناهگاهیم و برای کسانی که از ما هدایت بجویند نوریم . ما نگهدار کسانی هستیم که به ما متوسل شوند . هر کس ما را دوست بدارد ، در رتبه بلند با ماست و کسی که پیرو را ما نباشد به سوی آتش خواهد رفت.»

گویا عامل دیگری نیز در این زمینه بی تاثیر نبوده و آن اعتقاد گروهی از شیعیان به امامت «محمد بن علی » ، برادر حضرت عسکری، در زمان حیات امام هادی بوده است. این گروه بر اساس همین پندار او را در محضر امام هادی احترام می کردند، ولی حضرت با این پندار مبارزه می کرد و آنان را به امامت فرزندش حسن راهنمایی می نمود.


ادامه مطلب ...